دست نوشته های من

ساخت وبلاگ
سلام گل قشنگمصیح چهارشنبه حرکت کردیم و حدود ساعت ۲ تو آپارتمان که از قبل هماهنگ کرده بودیم مستقر شدیمعصرش رفتیم بازار قدیم قشم و سیتی سنتر و آخر شبش هم درگهان دیروز هم کلا درگهان بودیم و شب رفتیم سیتی سنترصبح دوباره رفتیم درگهان الان داریم عصرانه میخوریم تا بعد بربم بازار قدیم قشم و شب هم دوباره یه سر سیتی سنتر + نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۴:۲۴ ب.ظ توسط بابا محمد  |  دست نوشته های من...ادامه مطلب
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 81 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 19:41

امروز یه روز خاص در زندگی دختر قشنگم هست دست نوشته های من...
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 49 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 19:27

چند روز دیگه سال تموم میشهبالاخره منتقل شدم شهر خودم . دو سال مامور بودم و الان یکسال هست که منتقل شدم‌به چشم بر هم زدنی شد سه سالحالا تو ۱۰ سال و ۶ ماه ۱۴ روزت هستبزرگ شدیخیلی سرگرم گوشی و یه بازی به نام با هوش ها هستیتو گروه های مختلفش عضو میشی و با نام مستعار به اصطلاح خودت رل میزنیعالم قشنگی داری ولی نگرانتم چون درس نمی خونیدوست دارم درس بخونی .یه زبان جدید یاد بگیری.یه حرفه یاد بگیری . توی یه ورزش سر آمد باشیاز ورزش؟ها شطرنج رو دوست داریحرفه هم خودت میگی انیمه سازی رو دوست داریتوکل به خداباید یه فکری کنم برات تا تو سال جدید مسیر درست رو پیدا کنی و شروع کنی + نوشته شده در سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۴:۳۷ ب.ظ توسط بابا محمد  |  دست نوشته های من...ادامه مطلب
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 50 تاريخ : جمعه 26 اسفند 1401 ساعت: 22:43

سلام گل قشنگماز ۲۸ تیر که لودر آوردم و زمین رو تسطیح کردم کار رو شروع کردم تانکر آب رو آوردم کنار زمین و روز جمعه گذشته اب خریدم و با تانکر آوردم کنار زمین .آب رو که ریختیم داخلش متوجه شدیم نشتی داره ولی خوشبختانه نشتی  از لوله زیر تانکر بود و با کمک آقا رضا با تیوپ موتور تاومقداری جلو نشتی رو گرفتیمدیروز آوردن مصالح رو شروع کردم و عصر یه ده تن سنگ خالی کردمالان هم بعد از چند روز دوندگی در شرکت مهندسی .پرونده رو آوردم اداره ثبت و شروع کارهای گرفتن سند.رییس کارمندها رو جمع کرده و جلسه دارن.منتظرم تا جلسه تموم بشه + نوشته شده در سه شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۷:۵۷ ق.ظ توسط بابا محمد  |  دست نوشته های من...ادامه مطلب
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 134 تاريخ : پنجشنبه 13 مرداد 1401 ساعت: 6:36

سلام گل قشنگمالان من تو ماشین نشستم و تو با مامان رفتی لباس فرم مدرسه بخری،آخه امسال برات لباس فرم نخریدیم،بعضا هفته ای دو روز میرفتی با لباس فرم پارسال که الان کوچیکت شده، چند روز پیش اولین حقوقم رو از واحد ج... گرفتم ،بالاخره بعد از ۱۵ سال و ۶ ماه منتقل شدم شهر خودم،کنار تو و مامانچند روز بود حالم خوب نبود و دردهای معده داشتم،حالتی شبیه استرس،دیروز هم تب داشتم و الان مشکلی ندارم + نوشته شده در شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۶:۲۷ ب.ظ توسط بابا محمد  |  دست نوشته های من...ادامه مطلب
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 121 تاريخ : دوشنبه 2 خرداد 1401 ساعت: 23:20

تا چند دقیقه سال 1400 تموم میشه ، سالی که 206 مامان رو خریدیم ، عمل کلیه گل قشنگ بابا رو انجام دادیم ، 3 دوز واکسن زدیم و دوبار فقط کرونام مثبت شد،از همه مهم تر تو بهمن ماه انتقالیم جور شد

+ نوشته شده در یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۶:۳۰ ب.ظ توسط بابا محمد  | 

دست نوشته های من...
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 142 تاريخ : دوشنبه 2 خرداد 1401 ساعت: 23:20

الان از خواب بیدار شدی، درجه تب تو رو گرفتم روی 38.2 بود ، دیشب هم چند بار بالا آوردی،

بعد از سال تحویل رفتیم خونه مادرم و بعد خونه مادربزرگی ،بعد هم رفتیم باغ عمو علی رضا ولی زود برگشتیم چون دختر قشنگم حالش خوب نبود

+ نوشته شده در دوشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۸:۴۲ ق.ظ توسط بابا محمد  | 

دست نوشته های من...
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 135 تاريخ : دوشنبه 2 خرداد 1401 ساعت: 23:20

سلام گل قشنگم راهی تهرانم،ساعت ۴ راه افتادیم،دارم میرم شاید این آخرین تنها رفتن ها به جاده باشه، شاید فردا بعد از ۱۵ سال از شر جاده راحت بشمنامه انتقال رفته سازمان تا اونها نظر بدن  ،دارم میرم تو اتوبوسم، ترس از کرونا و نشدن ها رو گذاشتم کنار،ایشالا که بشه و تموم بشه  + نوشته شده در یکشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۵:۱۶ ب.ظ توسط بابا محمد  |  دست نوشته های من...ادامه مطلب
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 137 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 0:39

و تمام شد

نامه انتقال رو گرفتم و نزدیکم

یه دوره جدید از زندگی ۳ نفره مون شروع شد

خدایا شکر شکر شکر 

+ نوشته شده در سه شنبه ۵ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰ ق.ظ توسط بابا محمد  | 

دست نوشته های من...
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 136 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 0:39

سلام گل قشنگم

از دیروز اومدیم مشهد با دانشگاه

صبح رفتیم حرم.عصر رفتیم پاساژ آکسون و فقط از شهر بازی استفاده کردیم

یکشنبه رفتیم سونو. نگران شدیم.رشد کلیه ثبت چپ خیلی کنه و در مقایسه با سونو قبلی حتی کوچکتر شده.ان شا اله که خطای اندازه گیری باشه

خانم دکتر بصیرت نیا برات کلی آزمایش نوشته از عکس اسکن هسته ای کلیه گرفته تا ام آر آی از نخاع

الان اومدیم شام بعد کافی شاپ و بعد هم حرم

 

دست نوشته های من...
ما را در سایت دست نوشته های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahyayebabaa بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 8 آبان 1398 ساعت: 17:56